طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

طاها قند عسل

دردل با فرزندم

چند روز مامانی دلم از بابایی گرفته  خیلی اشفتم و ناراحت این روزها بابایی انگار من نمیبینه همش سرش تو لاک خودشه پسرم عزیزم دلم ایشالله تو بزرگ بشی و غمخوارم بشی کنارم بشینی و دلدارم بدی تو این شهر غریب افتادم نه مونسی نه غمخواری پسرم ادمای این شهر و عزیزو عمتو عموهات همشون اونج.ری که من فکر میکردم نبودن من دختری شیطون پر جنب و جوشی بودم انقد شاد بودم زمانایی که تو خونه عزیز شمال بودم همش شاد و شیطون بودم اما حالا دلم پره غم چشام غمگین هنوز اول جونیم ٢٤ سال سن این روحیات منو داغون میکنه مامانم پسرم وقتی بزرگ شی خیلی حرفها دارم برات بگم اینجام برات مینویسم عزیزم پسر من قند عسل من شیطون مامان  
2 اسفند 1392
1